ننع بزرگم اومدع

_ننع ی بابام_

سن اصلیش انگا نزدیکای صدع.ولی سن شناسنامش نود و دو

گاهی خیلی آروم و ساکت و مهربونع

گاهیم عصبی و وراج و رو مخ میشع

_بقول ننم ورژن پیر منه.جالبیش اینع کع اسفندیم هس_

عاشق موها و ناخونای خوشگلشم

موهاش کوتاهع.جلوش کاملن سفید شدع.سفیدع برفی.فر درشتم درع.موهای پشتشم فر ریز درع و سفید مشکی

انگشتا و ناخوناش برعکس انگشتا و ناخونای من کشیدع و بلندع

خیلی لاغر شدع.ینی از اون جایی کع من یادم بودع لاغر بودا ولی الان فق یع پوست رو استخونع

قبل تر هاش خیلی قوی تر و درشت تر بودع.ایطور بم گفتن.یع عکسم ازو موقع هاش درم

ولی الان خمیدع شدع.لاغر و ضعیف دیدع میشع

دربارع رنگ چشاشم نگم..وااای عاشق اون چشاشم..یع رنگ طوسی و آبی با رگع ی قهوه ای

مث چشای من چن رنگ دارع..ولی فرقش تو اینکع رنگ چشاش چون روشنع معلومع ولی مال من رنگای تیرن و فق تو نور معلوم میشع

.

.

+پنج تومن داد دسم گفدم ای برا چیع؟

گف وقدی یع بزرگتر چیزی بت داد چیزی نگو و قبولش کن

لبخند زدمو تشکر کردم

کاش میشد خجالتو میزاشدم کنارو میبوسیدمش

.

.

دلم براش تنگ بود