toomor

ali baba

.

.

ازمون داشتیم

اسم جامعع ک اومد کلن ع روش رد شدم:/

.

.

تو راع برگش رفدیم پنیر پیتزا بگیریم ک نشد کاپوچینو و شکلات گرفتیم

البت با شریف برگشم.گف هانی کلی کار دارع بیرون،بیا خودمون بریم

تو راع فرزانع روعم دیدیم

بچش خعل بامزع بود.اسمشو گذاشع یاسین

محمدامینم دیدم.اینبار کم ضایع بازی دراورد،الکی مثلن جذاب خان حح

شبم گفدم مرضی بیاد

اگ بیاد فرو بگا میدیم :دی عررر

دلم پیتزا پاستا هم خاس

بد با محمد باس حف بزنیم..بگم آتوسا رو هم بیارع کنفرانس.اشنا شم باش

حیف خونع مرضی نیسیم وگرن بساط سیگا هم جور بود

هرچن من گو بخورم دیع سیگا بکشم هنوزم دود تو بدنم حس میکنم=||

دیع ایکع هدفون کوفتی زود شارژ خالی میکنع تازگیا=/شایدم زمان برا من زود میگذرع

دلم بعدع عمری چیپس خاس

و خداروشکر ننم گف ی چن تا تو کابینت هس بردار

هرچن فقع یکیشو پیدا کردم

ولی خب غنیمتع