عآقا خعل خوش گذش

مامان مرضی گف ک فلن جایی نمیفرسمش باس امتاناشو تموم کنع

موند برا فردا شب

جاش با ننم و انگل دور همی نشسیم یسری خرتو پرت ع عید موندع بود خوردیم

من ک کلن بدون دندون بودم.تا من ی بادوم بخورم اونا سع تا رو میریختن تو خندق بلا

عرع خلاصع عآقا مامان خانومی چن تا جک و خاطرع تریف کرد بحث رسید سر سربازی رفتن پسرا

بد داداشم گف من ک معافم

منم با اشارع دس و سر ب ننم گفتم عآرع خب عقل ندارع

ننمم ب داداشم گف کی خاس تورو بفرسع سربازی

بد اشارع کرد ب من گف این میرع

منم ی لبخند ملیح زدم

ولی جدن لحن ننم سر ایجور حفاش یجوریع.انگا ناراحتع.

نمدونم=/

ولی من تو کونم عروسیع